آنتی بادی

محلی برای انتشار و به اشتراک گذاری مطالب علمی به روز دنیا

محلی برای انتشار و به اشتراک گذاری مطالب علمی به روز دنیا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

احتمالاً شما هم اگر تک فرزند نباشید این ماجرا رو تجربه کردید که حضور یه بچه ی جدید توی خونواده موجب تزلزل در پایه های سلطنت بچه ی اول میشه و چه بخوایم و چه نخوایم اولین محرک های حسادت توی این بچه ها شکل میگیره. قبول دارید دیگه!؟؟ 🤨

چه خاطراتی که براتون زنده نکردم؛ البته تلخی یا شیرینی این خاطرات براتون بستگی به این داره که خودتون بچه ی چندم خونواده بودید...🤕

من خودم از زمانی که برادرم به دنیا اومد با وجود اینکه هیچ حس حسادتی نسبت بهش نداشتم و تبعیضی هم توی خونواده نسبت بهمون وارد نبود (البته از این جهت که هیچ کدوممون رو آدم حساب نمی کردند)؛ ولی شدیداً مایل بودم روش تجربه های تازه و عجیب و غریب امتحان کنم. 🧐

مثلاً یه بار که مادرم داشت با تلفن صحبت می‌کرد، من برادرم رو بردم توی آشپزخونه سریع کف آشپزخونه رو خیس کردم و جهیدم بیرون این طفل معصوم تا اومد به خودش بیاد و منو دنبال کنه پاش لیز خورد و افتاد کف آشپزخونه، منم ذوق زده از این واقعه ی شگفت انگیز بلند بلند می خندیدم و صدای گریه های برادرم توی خنده هیا من گم شده بود طوری که مادرم خیال می‌کرد ما داریم با هم بازی می‌کنیم...🙄

البته هرگز این کار رو برای تفریح و سرگرمی انجام ندادم بلکه این قضیه برام درس‌های بزرگی رو یاد داد که از مهم ترین اونها می‌تونم به اهمیت نقش مقاومت و پایداری در رسیدن به هدف اشاره کنم. چرا که برادرم با هر ضرب و زوری که بود با تمام افتادن ها و گریه ها و خونین و مالین شدن ها آخر سر تونست از آشپزخونه ی مرگ بیرون بیاد...🔪🍴

یا یه بار که توی پارکینگ داشتیم دوچرخه سواری میکردیم، نتونست تعادل خودشو حفظ کنه و زمین خورد. اعتراف سختیه ولی در حالی که این صحنه دلخراش تماماً جلوی چشم من اتفاق افتاده بود، خودم رو زدم به اون راه، سرعتم رو اضافه کردم و با نهایت قساوت از روش رد شدم...🚴‍♀️

به هر حال بعد از اینکه به سنی رسید که دیگه می تونست چغلی منو بکنه، با هم متحد شدیم و مسیر آزمایشات خلاقانه ی روانی مون رو به سمت حیوان آزاری تغییر دادیم.(دیگه خودتون حساب کنید اون که برادرم بود و هم از ترس پدر-مادر و هم به لحاظ نوع دوستیِ بشری، دوست نداشتم طی آزمایشات کشته بشه، مجبور بود به خلاقیت های من تن در بده؛ حالا این حیوونای بیچاره رو بگو که هیچ وکیل و وصی هم نداشتند) ...😲

البته من اخیراً یه تست معتبر روانشناسی دادم و مطمئن شدم که هیچ مشکل روانی ندارم، هرچند که نمیشه به روانشناسا و تست هاشون اعتماد کرد ولی این دفعه چون به نفع من دراومده، منم حسابی به فعالیت های سودمند این عزیزان ایمان آوردم. لازم به ذکره که همین روانشناس عزیز، هنگام وارسی نتیجه ی تستم با چشمانی اشک آلود و صدایی لرزان مداماً بهم یادآوری می‌کرد که تو فقط خیلی کنجکاوی و به توجه نیاز داری!!😉

آره دیگه اصولاً انسان ها همیشه خیلی کنجکاوند و به طور قطع به توجه هم نیاز دارند، سعی کنید جوجه اردک های زشتتون رو دوست بدارید، بین‌شون تبعیض قائل نشید، بهشون اجازه ی کنجکاوی بدید و بذارید توی بچگی، بچگی کنند...👦👧

خب دیگه روده درازی کافیه وقتشه که بریم سر اصل ماجرا! امروز هم با یکی دیگه از مجموعه برنامه‌های «ماجراهای پژمان» در خدمت شما هستیم؛ امیدواریم که بشنوید و لذت ببرید. یادتون نره که بین دوستان و آشنایان به اشتراک بذاریدش ... 📱

خلاصه که تا وقتی برادر و خواهرتون کوچیک هستن سعی کنید تمام تلاش خودتون رو بکنید که با "فحش یا مشت" اونا رو تحت تسلط خودتون در بیارید چون اگه از یه حدی بگذره و زورشون به شما بچربه، قطعاً این شما خواهید بود که پذیرای فحش یا مشت اونا میشید...😂

پی نوشت: در تهیه این متن به هیچ حیوان یا انسانی آسیب فیزیکی یا غیرفیزیکی وارد نشده است (قبلش رو نمی‌تونم تضمین کنم)...💖

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۱۹
نوید گوهرعلی

 

درود بر کورش کبیر که ما ایرانیان رو با این دعای زیبا وداع گفت: «خدایا کشورمان را از حمله دشمنان، خشکسالی و دروغ در امان بدار»

واقعاً ببینید تا چه حدی دروغ می تونه تأثیر مخربی داشته باشه که اون رو همردیف با جنگ قلمداد کرده.

دروغگویی ریشه در خانواده و البته فرهنگ غلط یه جامعه داره و جزو صفات اکتسابی و آموختی افراد محسوب میشه پس چه بهتر که در همون دوران کودکی بتونیم جلوی اونو بگیریم تا جامعه مون رو از فساد نجات بدیم.

بارها و بارها این نمونه رو شنیدیم که والدین از کودک خودشون می خواند که پای تلفن بگه که پدر یا مادرم خونه نیست و اون میگه: «گفته که بگم نیستش»

البته برای فرهنگ‌سازی این آفت خانمان‌سوز، اقداماتی هم در آموزش و پرورش و حوزه رسانه‌ای مثل «چوپان دروغ‌گو» یا سریال‌های «اشک‌ها و لبخندها»،«مرد هزار چهره» و... انجام شده؛ هر چند که به نظر خودم این مشکل صرفاً باید در بستر خانواده ریشه یابی و اصلاح بشه چون مثل تکرار همیشگی عبارت «اعتیاد بلای خانمان سوز» میمونه، اونو می‌دونیم ولی نمی‌تونیم به جوونای جامعه بقبولونیم.

می‌تونم به عنوان یه توصیه برای کسایی که کارشون از کار گذشته و دیگه دروغ مثل نقل و نبات توی دهنشونه، چالش «بازی مافیا» رو معرفی کنم که هم تمرین خوبیه برای فرافکنی و تخلیه هیجانات ناشی از دروغ گویی در فضایی امن؛ و هم تمرین خوبیه برای شناخت راست و دروغ در بین صحبت های افراد، شناسایی علایم و نشانه های افراد دروغگو؛ و هم بزرگ ترین کلاس منطق و تجزیه و تحلیل و استدلال هستش...🔫

به هر حال وظیفه خودمون دونستیم تا از رسانۀ نوکو هم به نوبۀ خودمون استفاده کرده و پادکستی شنیدینی از سری برنامه‌های "ماجراهای پژمان" رو به اون اختصاص بدیم.

اگر خواستید کمی ریشه ای تر به این موضوع بپردازید پیشنهاد می‌کنم این ویدیو رو هم در همین زمینه تماشا کنید.

اگه از این پادکست و ویدیو خوشتون اومد اونو با دوستاتون به اشتراک بگذارید. خصوصاً با کسایی که شعارشون اینه: «اونایی که میگن دروغ نگید، دروغ میگن دروغ بگید» ...😁

باشد که خداوند همواره ما را از جنگ، خشکسالی و دروغ در امان بدارد...🤲

نوکو ، همپای زندگی ❤

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۱۶
نوید گوهرعلی

بد نیست گاهی اوقات یه نگاهی به خودمون بندازیم. تقریباً میشه گفت توی اکثر نقاط دنیا لقب دادن و انتخاب یه اسم مستعار، کار مرسومیه و تو جاهای مختلف بیشتر و کمتر داره ولی اینکه خودمون عامدانه بخواهیم مسبب سرخوردگی و عدم اعتماد به نفس فرزندمون بشیم اصلاً کار پسندیده ای نیست...😟

مشکل اینجاست که نوع بشر این طور بار اومده که بابت تنبلی ها و ضعف های اکتسابیش(که خودش مقصر اونهاست) کمتر خود رو سرزنش میکنه تا صفات ارثی و ژنتیکی و غیر قابل تغییر؛

هر چند از "اسم" نمیشه به طور کامل به عنوان یکی از صفات ژنتیکی یاد کرد اما از یه بچه ای هم که از بدو تولد با این نام خطاب شده انتظار نداشته باشید که اون رو به عنوان یه مولفه ی اکتسابی بدونه...🤔

خالی از لطف نیست که یه یادی از آلبرکامو هم بکنیم. توی کتاب سقوط اینطور نوشته که:

«من خود را همیشه باهوش تر از همۀ مردم تصور کرده ام؛ حتی در مواردی که بی تجربگی ام را به آسانی می‌توانستم به خود بقبولانم. مثلاً در تنیس که یک حریف ساده ای بودم، به ناگواری می توانستم این اندیشه را از ذهن خود بزدایم که اگر وقت کافی برای تمرین داشتم، یقیناً بر قوی ترین حریفان پیروز می شدم و برایم مشکل بود که حقارت خویش را تأیید کنم»

پس بهتره بپذیریم که انتخاب یه اسم عجیب و غریب می تونه تأثیر به سزایی روی اعتماد به نفس فرزندمون بذاره...😬

خب دیگه مقدمه کافیه ... بشتابید؛ بشتابید ... ✨🎇📣📣📢📣📣🎇✨

امروز هم با یکی دیگه از پادکست های رادیو نوکو در خدمتتون هستم. از سری "ماجراهای پژمان" امیدوارم دوست داشته باشید و بتونیم چند دقیقه ای خنده رو روی لب هاتون بیاریم...😁

این برنامه رو با دوستاتون به اشتراک بذارید؛

شامل کسایی که سالهاست دارند مسخره میشن به خاطر اسمشون، شاید بتونن لقب مناسب جدیدی واسه خودشون پیدا کنند...("In memory of "Ali Suckey)😅

کسایی که در حین تماشای فیلم های علمی تخیلی تصمیم به انتخاب اسم برای بچه شون میگیرند...😂

و کسایی که دیگه اسمه رو انتخاب کردن و الان چندین ساله دارند بچه شون رو با این اسامی عجیب و غریب صدا میزنند، شاید تصمیم بگیرند برای جبران مافات و رعایت قافیه هم که شده اسم بچه ی بعدی رو هم وزن با این یکی پیدا کنند تا لااقل از ساخت قافیه های رکیک جلوگیری کنند...😄

با ما همراه باشید...❤

نوکو ؛ همپای زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۴
نوید گوهرعلی

از سخت‌ترین کارهای دنیا انتخاب یه اسم خوبه... فرقی نداره اسم برای چی... می‌تونه یه پروژه کاری باشه یا پوشه‌های توی کامپیوتر یا شاید کمی مهم‌تر؛ انتخاب اسم برای کودک دلبندتون...🤔

من نمی‌دونم چرا همیشه ما باید در مورد افراط و تفریط اینجا صحبت کنیم. خب دوستان یکم رعایت کنید این همه فرهنگ‌سازی برای همینه دیگه...🥺

یه بحثی داریم در خصوص اینکه اسم بچه ها -خصوصاً دخترها- طی چند دهۀ گذشته دچار چه تحولاتی شده که کم کم اسم بچه هامون داره تبدیل به یه سری آوای سایبری میشه مثل: سیسو،گوجو،ساسا،توتو و...🤣

و یه بحثی هم داریم در خصوص اینکه از شدت مشغله فراوان پدر و مادر -یا شاید هم از فرط تنبلی‌شون- در خصوص اسم پسرها، وضعیت به حدی رسیده که توی یه جمع رفقا وقتی صدا می کنی «ممد» یهو پنجاه نفر برمی‌گردن و مشکل اینجاست که اگه می‌خواستی فقط سر به سرشون بذاری، الان مجبوری از پنجاه نفر کتک بخوری... قبلنا نهایت دو-سه نفر بودن که جنبۀ این شوخی ها رو هم داشتند... مسئولین محترم لطفاً رسیدگی کنند دیگه...🤕

حالا بعضی ها هم کلاً به ماهیت وجودی بچه شون اهمیتی نمیدن ولی از روی وسواس فکری -که قبلاً هم راجع بهش صحبت کردیم- سعی می‌کنند اسمایی انتخاب کنند که از نظر واج شناسی، ترکیب خوبی رو به ثمر برسونه. به قول مادر نوید محمدزاده توی "مغزهای کوچک زنگ زده" :«تنها هنر پدرتون این بود که اسم همه تون با "شین" شروع میشه»...😬

ما یه دوست داشتیم تا چند ماه بعد تولد بچه‌ش اسمش "New Folder" بود. یعنی واقعاً هیچ مدرک محکم تری از این نمی‌تونست نشون بده که چقدر این دوستان به بچه شون علاقه دارند و از مدت ها برای به دنیا اومدنش برنامه ریزی کردند...😅

یا توی یه مورد دیگه یه دوقلویی بودند اسمشون امید و آرش بود خیلی واسم سوال شده بود چرا اسمتون هیچ سنخیتی با هم نداره... و جواب خیلی ساده ای داشت که پدر و مادر گرامی این دو عزیز بعد از یک هفته مجادله و کشمکش سنگین در خصوص انتخاب اسم، به این نتیجه رسیدند که یه اسم رو مادر انتخاب کنه و دیگری رو پدر... (حداقل خوبیش اینه که جنگ و دعواشون دیگه سر این بحث خاتمه پیدا کرد و در ادامه ی زندگی به مسائل مهم‌تری برای دعوا پرداختند)...🔪💣🔫

حالا به نظر شما انتخاب اسم باید چجوری باشه و به عهدۀ کیه؟👧👦

این قضیه که شاید به نظر مضحک بیاد، موضوع بسیار مهمیه که بهتره در موردش سهل انگاری نکنیم. ما هم توی برنامه های جذاب و شنیدنی "رادیو نوکو" برنامه ای رو طنزیم کردیم تحت عنوان «آیین انحصاری نامگذاری بچه» که امیدواریم مورد پسندتون قرار بگیره.

اگر خوشتون اومد با دوستاتون به اشتراک بگذارید...😉

با ما همراه باشید ... نوکو ؛ همپای زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۸ ، ۱۴:۴۹
نوید گوهرعلی

 

خدا رو شکر همه ی ما خودخواهی رو از اجدادمون به نحو احسن به ارث بردیم. به قول یه بزرگی: "همه ی ما از نسل قابیل برادر کشیم"... اما وای به روزی که این خوخواهی تبدیل به خودشیفتگی و خودپرستی بشه

یکی از بزرگترین مشکلات روانشناختی که خودم اخیراً بهش پی بردم وسواسه. شاید به نظر خیلی ساده برسه اما امکان داره توی هر رفتاری ریشه بدونه. به طور کلی می تونیم مقوله ی وسواس رو به شکل تعمیم یافته ش به اعتیاد منتج بدونیم. امیدوارم این موضوع رو جدی بگیرید چون واقعاً تهش به مسئله بغرنجی تبدیل میشه.

البته اینجا قصد نداریم در مورد وسواس صحبت کنیم چون یکی از تخصصی ترین اختلالاتیه که نیاز به موشکافی و درمان دقیقی داره.

منظور من صرفاً وسواس فکری و افراط گرایی در مورد بعضی از رفتارهاست که در اینجا نگاه موردی به خودشیفتگی داریم.

اینکه بدونیم چطور باید خودشیفتگی رو کنار بذاریم نیاز به مشاوره داره اما اینکه چطور با افراد خودخواه کنار بیایم موضوعیه که قراره با 6 تا نکته مهم، راهی رو برای آرامش بیشتر خودمون در مواجهه با این دسته افراد پیدا کنیم.

یادمون نره که تمامی مطالب روانشناسی و حتی روانپزشکی برای اینه که به آرامش برسیم و به راحتی سر روی بالش بذاریم. پس بابت هیچ چیزی خودتون رو ناراحت نکنید حتی اگه ممکنه باعث ناراحتی یکی دیگه بشید...😉

بسیار خب؛ احساس می کنم مقدمه ی خوبی بود برای این موضوع که چطور باید با آدم های خودخواه - که خودمون هم یکی از اونهاییم- رفتار مناسبی داشته باشیم.

براتون یه مطلب اینجا می ذارم و یه ویدیو هم اینجا.

امیدوارم ازشون استفاده کنید و با دوستاتون هم به اشتراک بگذارید.

راستی یادتون نره که می تونید کلی محتوای جذاب و مختلف در همین زمینه های روانشناسی رو توی سایت و اپلیکیشن "نوکو" پیدا کنید. نظراتتون رو با ما در میون بذارید. خلاصه که نوکو رو زیر و رو کنید دیگه...😊

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۸ ، ۱۱:۵۲
نوید گوهرعلی

ما آدما اصولاً خیلی از چیزهای مهم و ضروری زندگی رو نمی‌دونیم و متاسفانه گاهی ندونسته هم از دنیا میریم. به هر حال آدمیه دیگه. با یه ظرفیت محدود ذهنی و البته کلی خزعبلات روزانه که از درس و دانشگاه بگیر تا تلگرام و اینستاگرام که به زور می‌خوایم توی این یه ذره تراشۀ ذهنمون جاشون بدیم ولی غافل از اینکه داریم رفته رفته از اصل فاصله میگیریم و به اسب تبدیل میشم ... 🐴

مثلاً یه مبحث خیلی خیلی مهم، شیوۀ صحیح رسوندن خبر به افراده. از خبر خوش بگیر تا خبر فوت که اصولاً به قدری توی هر دو مورد استاد هستیم که می‌تونیم نتیجۀ یکسانی از جفتشون بگیریم و اون مرگ ناگهانی مخاطبه.

"چند وقت پیش یادمه یه دوستی بهم زنگ زد و بعد از حال و احوال، با صدایی که نشون از شادی و مسرت بی حدش داشت بهم گفت شمارۀ فلانی رو داری؟

من یه خرده فکر کردم و گفتم خیلی وقته ازش خبری ندارم ولی باید بگردم، پیداش کردم برات می‌فرستم

خندید و گفت لازمش ندارم؛ تو هم از تو گوشیت پاکش کن دیگه لازمش نداری!!!

گفتم: چطور مگه؟ 🤨

گفت: آخه دیروز توی تصادف کشته شد احتمالاً دیگه شمارش به دردت نمی‌خوره خواستم اطلاع بدم که الکی فضای گوشیت رو اشغال نکنی...😲😲"

خلاصه که همه می‌دونیم وظیفۀ آموزش این موضوعات با سیستم آموزشیه مملکته ولی چه کنیم که هیچ کاری روی حساب و کتاب پیش نمیره اینجا؛ و ما مجبوریم جورشون رو بکشیم 😉

توی برنامه‌های جذاب «رادیو نوکو» یه قسمتی رو اختصاص دادیم به این قضیه و البته با نگاه طنز به موضوع «خبر بارداری» پیشنهاد می‌کنم از دستش ندید:

https://noko.ir/player/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۸ ، ۱۴:۰۹
نوید گوهرعلی

یکی از اتفاقات ناگواری که امکان داره برای نوزاد بیوفته، «سندرم مرگ ناگهانی نوزاد» هستش که در اصطلاح پزشکی “SIDS” گفته میشه.

در اینجا قصد داریم ضمن معرفی اون به سه راهکار برای جلوگیری از این حادثه اشاره کنیم.
این ضایعۀ دردناک عموماً هنگام خواب نوزاد(کوچک‌تر از یک سال) روی می‌ده و اغلب به عنوان «مرگ گهواره» شناخته میشه به این دلیل که نوزاد در گهوارۀ خود از دنیا می‌ره.

اگرچه علت اون ناشناخته ست؛ اما از دید متخصصان، ترکیبی از عوامل محیطی و جسمی می تونند یک کودک رو در برابر SIDS آسیب پذیرتر کنند. این عوامل در کودکان متفاوته. اما به طور کلی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نقایص مغزی؛ که سبب ناتوانی در سیستم تنفسی نوزاد می‌گردد.
  • کمبود وزن نوزاد؛ که موجب اختلال در ضربان قلب و تنفس می‌شود.
  • عفونت تنفسی؛ که ممکن است ناشی از سرما خوردگی نوزاد باشد.
  • نحوۀ خواباندن و محل خوابیدن او:
  1. خواباندن به پهلو یا به صورت دمر
  2. خواباندن به روی سطوح بیش از حد نرم علی‌الخصوص بالش کُرکی
  3. خوابیدن بر روی تخت والدین
  4. خوابیدن در محیط بسیار گرم
  • عواملی که می‌توانند زمینه ساز افزایش خطر شوند:
  1. جنسیت؛ که معمولاً پسرها بیشتر گرفتار این سندرم می‌شوند.
  2. سن نوزاد؛ که در ماه‌های دوم تا چهارم تولدشان آسیب‌پذیرترند.
  3. نژاد؛ به دلایلی که هنوز مشخص نشده، نوزادان رنگین پوست بیشتر دچار این مشکل می‌شوند.
  4. سابقۀ خانوادگی؛ اگر در فامیل، نوزادی به این شکل از دنیا رفته باشد.
  5. سیگاری بودن والدین
  6. زودرس بودن؛ که خود موجب کمبود وزن نوزاد می‌شود که در بالا اشاره شد.

اما سه اصلی که باید رعایت کنید، در روش‌های غربی با عنوان “ABC” نا مگذاری شده که ازتون خواهش دارم همیشه به خاطر داشته باشید:

ضمن اینکه خالصانه امیدوارم هیچ خانواده‌ای گرفتار این ضایعه نشه، اما احتیاط شرط عقله و بهتون توصیه می‌کنم جهت آشنایی بیشتر با این سندرم این ویدیو و برای کسب اطلاعات تکمیلی جهت مقابله با آن، این ویدیو رو در همین راستا مشاهده کنید.

ممنون میشم که این مطلب رو با خانم‌های باردار، پرستاران کودک و خانواده‌هایی که به تازگی صاحب فرزند شد‌ه‌اند به اشتراک بذارید و همچنین فراموش نکنید که دانشنامۀ ویدیویی «نوکو» پاسخ بسیاری از سوالات شما رو در زمینه‌های پزشکی، بارداری و فرزندپروری در خودش داره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۲۶
نوید گوهرعلی

یکی از مسائل اعصاب خوردکن جدیدی که باب شده اینه که پدر و مادرهای جوون دوست دارند تاریخ دقیق و خاصی برای تولد فرزندشون در نظر بگیرند.

واقعاً وسواس فکری هم بد چیزیه ها!!! البته میشه باز هم این قضیه رو به مشکلات اجتماعی ربط داد که انقدر سرگرمی و دلخوشی برای مردم جامعه کم شده، که مجبور میشن رو بیارن به همچین افکاری.

بگذریم، موضوعی که امروز می‌خوام بهش بپردازم زمان زایمانه. در واقع میشه اینجوری گفت که نوزاد زمانی میل به دنیا اومدن داره که به قولی «رسیده» شده باشه (دقیقاً مثل میوه‌ی رسیده) و از وقتی که دیگه اون محیط براش تکراری بشه و قصد بیرون اومدن بکنه دیگه کسی جلودارش نیست و قاعدتاً اولین موجودی هم که به خوبی از این «اولین مطالبه‌ی برحق بشری» مطلع میشه کسی نیست جز مادر عزیز 😍

به طور کلی ویژگی‌های زیادی توی قضیه‌ی زمان زایمان دخیل هستند که از اون جمله میشه به ژنتیک نوزاد، اندازه‌ی رحم، شرایط آب وهوایی و رژیم غذایی مادر اشاره کرد.

با توجه به شرایط گفته شده زمان رسیدن نوزاد و بالتبع زایمان می‌تونه از هفته‌ی 37 تا 42 متغیر باشه که کاملاً طبیعیه ولی در صورتی که زودتر از  هفته‌ی 37 علایم هویدا بشه، نوزاد «زودرس» و اگر از هفته‌ی 42 هم گذشت و خبری نشد، به این کوچولوی تنبل «دیررس» میگن.

*البته بد نیست کمی غلطت شوخی رو کم کنیم چون در هر دو مورد، کودک نیاز به مراقبت‌های ویژه خواهد داشت 😢

در مورد زایمان کودکان دوقلو این مدت حتی می‌تونه به کمتر از 37 هفته هم کاهش پیدا کنه که این امر هم طبیعیه و جای نگرانی نیست.

این‌ها مطالبی ابتدایی در خصوص زمان زایمان بود که خدمت شما گفتم. اگر دوست داشتید در این مورد بیشتر بدونید پیشنهاد می‌کنم این ویدیوی کوتاه رو در همین راستا مشاهده کنید.

 فراموش نکنید که همواره می‌تونید در دانشنامه‌ی ویدیویی «نوکو» جواب بسیاری از سوالات‌تون رو در زمینه‌های بارداری، پزشکی و فرزند پروری پیدا کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۲۸
نوید گوهرعلی

اگر بخوایم از دید سنتی به قضیه نگاه کنیم، احتمالاً شما هم مثل من ماما رو با قابله اشتباه می‌گیرید. و خب به فراخور همون ترس‌های سنتی و خرافات، به احتمال زیاد حتی اسم ماما هم موجب هراس میشه.

در اینجا قصد داریم برای شفاف سازی و درک صحیح تخصص مامایی، ویژگی‌ها و تفاوت‌های اون با تخصص زنان و زایمان رو بیان کنیم:

به طور کلی می‌توان گفت حیطه‌ی وظایف ماما مشاوره و آموزش شرایط و روش‌ها از زمان پیش از بارداری تا 6 سالگی کودک است. و طی این مدت، هر زمان که نیاز به تشخیص ویژه، مراقبت‌های خاص و یا جراحی وجود داشته باشد، بیمار به متخصص زنان ارجاع داده خواهد شد.

متخصص زنان اغلب با تجویز دارو سعی بر رفع مشکل دارند درحالی که ماماها با استفاده از شیوه‌های فیزیکی و احساسی در بهبود حالات مادران می‌کوشند.

میشه به این نکته هم اشاره کرد که ماما بسیار راحت‌تر در دسترسه در حالی که امکان مراجعه به متخصص‌های زنان -به دلیل مشغله‌هایی که دارند- در هر زمانی وجود نداره.

البته اینجا به طور کلی تفاوت‌ها و تخصص‌های هرکدوم از این دو حرفه رو بیان کردیم اگر دوست دارید دقیق‌تر از حیطه اختیارات و عملکردهای این عزیزان مطلع بشید، پیشنهاد دارم این مطلب رو هم مطالعه کنید.

حالا جریان چیه که انقدر در مورد ماما صحبت می‌کنیم؛ پیشنهاد می‌کنم به «نوکو» سر بزنید و ببینید چه امکانات جالبی براتون تدارک دیده شده.

راستی؛ شاید به درد شما نخوره ولی ممنون میشم ما رو به کسایی که می‌شناسید و این برنامه می‌تونه به دردشون بخوره معرفی کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۳
نوید گوهرعلی

من خودم از اون دسته آدمایی هستم که احساس میکنم ارزش یه سفر خوب به همسفرشه. اگر دقت کرده باشید، ما آدما موجوداتی اجتماعی و وابسته‌ به هم هستیم. هرچقدر هم که تنها باشیم، دوست داریم یه نفر رو داشته باشیم تا باهاش تنهایی‌مون رو تقسیم کنیم.

حالا بستگی به موقعیت هم داره ها!!! مثلاً توی باشگاه رفتن یا کوهنوری کردن که خیلی خیلی لازمه: «همپا» داشتن 😌

من حتی در مورد کتاب خوندن و فیلم تماشا کردن هم دیدم اینو. البته سوءتفاهم نشه من نه‌تنها نکوهش نمی‌کنم این موضوع رو بلکه خودم هم از طرفدارای پر و پا قرص این روش برای پیشرفت در کارها و فعالیت‌های مهم زندگی هستم.

یکی از این مسائلی که جدیداً باب شده به همپا نیاز داره، «دوران بارداریه».

دورانی مملو از لحظات شیرین، اوقات تلخی‌ها، پُز دادن‌ها، نیاز به توجه و ...

دورانی که هم از نظر روحی و روانی نیاز به آرامش هست؛ هم از نظر فیزیکی و تغییر سبک زندکی و تغذیه و...

قبول دارید دیگه مگه نه؟

چه بهتر میشه اگر این دوران در کنار یه دوست خوب و مهربون که از نظر پزشکی هم در این زمینه تخصص داره گذرونده بشه.

به این همپای مهربون و متخصص که طی دوران بارداری همراه شما خواهد بود، “Doula” یا «مامای همراه» گفته میشه. اگر دوست دارید اطلاعات کامل‌تری ازش به دست بیارید، پیشنهاد می‌کنم این مطلب رو مطالعه کنید.

خب اینا رو گفتم که یه آشنایی کلی باشه با این قضیه‌ی مهم و هم اینکه خانم‌ها بدونن که ما به فکر آسایش و سلامت‌شون توی این دوران هستیم. کی گفته ما به حق و حقوق خانم‌ها اهمیت نمیدیم؟ 😉

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۸:۰۳
نوید گوهرعلی